نوشته شده در تاریخ 95/9/5 ساعت 3:56 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
نسخه پیچ وقتی تنوع اقلام داخل نسخه رو دید گفت : دکتر @ ( پزشک عمومی مجاور ما ) متخصصه !
گفتم : چون همه جور دارو می نویسه ؟
گفت : متخصص در نوشتن داروهاییه که مردم میگن بنویس !
گفتم : اینجورم نیست ... البته مردم هم میگن ما 30 تومن ویزیت دادیم باید اقلا 30 تومن دارو ببریم .
نسخه پیچ با سر حرف منو تایید کرد .
نسخه پیچ اومد پیشم و گفت : باجناق دکتر عبودی اومده و 4 تا سفازولیم میخواد . میگه با دکتر هماهنگ کرده .خودشم تزریقاتیه . بهش بدم ؟
ذهنم رفت به این سمت که تزریقاتی ها عمدتا خودشون تجویز دارو می کنن. گفتم : زنگ بزنه به دکتر .
نسخه پیچ : دکتر سرش شلوغه . جواب تلفن ها رو نمیده . من قلبا که بهش زنگ می زدم جواب نمی داد و بعدا خودش زنگ می زد .
یک درصد احتمال دادم حرف مریض راست باشه گفتم : بهش بده و بگو دفعه بعد اینطوری نمیدیم . یا نسخه یا دکتر زنگ بزنه و به ما بگه .
وقتی رفت گفتم : عجب کاری کردیما . نباید جلوی پاش راه میذاشتم . باجناقا با هم رودرواسی دارن . هر چی بخواد اونم تو تلفن میگه بهش بدین .
آقایی اومد داروخونه و دستش پاکت خالی آزیترومایسین بود .
گفت : یه شیشه از این بده .
نسخه پیچ : یه بار دادی دیگه نده . کی دادی ؟
آقا : پریروز .
نسخه پیچ : دیگه نده .
آقا : شکسته .
نسخه پیچ : شکستنی نیست .
آقا : سرفه داره . تب و لرز داره .
نسخه پیچ : پس ببرش دکتر .
آقا : 20 تومن باید بدم دکتر . خودم روزی 20 تومن در میارم .
نسخه پیچ رو به من کرد و گفت : راست میگه ولی ...
آقا : 2 تا پنی سیلین بده .
نسخه پیچ : نسخه میخواد .
آقا : دکترم برم همین ها رو میده .
نسخه پیچ : چه عرض کنم . شاید چیز دیگه ای بده .
بعد ادامه داد : از بس تکراری می نویسن مردم دیگه خودشون میان مستقیم از داروخونه تهیه کنن .
جوان : یه بسته چرک خشک کن بده .
مسئول صندوق و فروش داروهای بدون نسخه او را به طرف ما ارجاع داد و گفت : برو جلو .
جوان اومد و درخواستشو تکرار کرد . نسخه پیچ که حوصله سر و کله زدن با او را نداشت گفت : چرک خشک کن نداریم !
جوان : چرک خشک کن ندارین داروخونه به این بزرگی ؟
نسخه پیچ : نداریم دیگه . تمام کردیم !
آقایی اومد داروخونه و یه بسته کپسول چرک خشک کن خواست .
نسخه پیچ بیچاره که تا حالا ده ها بار این مطلب رو برای بیماران مختلف توضیح داده بود گفت : چرک خشک کن ؟ نه . نباید خودسر مصرف کنی . ضرر داره .
آقا : تو چرک خشک کنو بده کارت نباشه !
(( کار در داروخونه با این وضعیت اعصاب پولادی میخواد ))
آقایی اومد داروخونه و گفت : یه چرک خشک کن بده .
نسخه پیچ : چرک خشک کن نخور . شربت بگیر .
یه اکسپکتورانت براش برد .
آقا : از اینا یه لیتر هم بخورم فایده نداره . فقط کپسول .
بعد در توجیه کارش گفت : همه شو نمی خورم . 2-1 تا دونه می خورم بعد که دیدم بهتر شدم دیگه نمی خورم !
بیمار : یه بسنه کپسول 500 بده و یه بروفن و یه سرماخوردگی .
نسخه پیچ : کپسول 500 ( چرک خشک کن ) نسخه میخواد . دیگه چی میخواستی ؟
بیمار : اصل کاری رو نمیدی فرعشو میدی ؟!
نسخه پیچ رو به من : دکتر ! روی شربت استامینوفن نوشته بودی " 5 سی سی " مریض پرسید چقدر بدم ؟ گفتم 5 سی سی . گفت اونو ولش کن . بگو چند تا قاشق بدم ؟!
( سی سی = میلی لیتر واحد حجمه . قاشق ها استاندارد شده نیستند )
پیرزن از ما داروی قلبی می خواست .
نمونه قرصش رو همراه نداشت .
گفت : قرمز رنگه .
نسخه پیچ پروپرانولول 10 و 20 رو آورد نشون داد .
پیرزن 20 را گرفت و گفت : همینه .
می گفت : یه قرصیه زیر زبان میذاره .
نسخه پیچ پرسید : مثل دونه تسبحه ؟
گفت : احسنت .
ولی وقتی کپسول نرم نیتروگلیسیرین رو دید گفت : این نیست . یه قرصه که من زیر زبون میذارم بعد می خورم .
نمی دونستیم چی میخواد .
به نسخه پیچ می گفت : تو جون منو بخر .
بالاخره همون دو تا رو برد .
به نسخه پیچ گفتم : اگه بخوره و بلایی سرش بیاد یقه تو رو می گیرن .
نسخه پیچ دنبال مریض تا بیرون در داروخونه رفت و قرص ها رو ازش پس گرفت و به فرد جوانی که از اقوام پیرزن و همراهش بود گفت : نمونه قرصشو بیار تا داروشو بتونم بدم .